مجاهدان سپیدان

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

با تو روز من و روزگار مي گذرد...

13 شهریور 1395 توسط ساناز شيرواني

اگر چه روز من و روزگار مي گذرد       دلم خوش است که با ياد يار مي گذرد

چقدر خاطره انگيز و شاد و رويايي است     قطار عمر که در انتظار مي گذرد

به ناگهانيِ يک لحظه عبور سپيد      خيال مي کنم آن تک سوار مي گذرد

کسي که آمدني بود و هست، مي آيد     بدين اميد، زمستان، بهار، مي گذرد

نشسته ايم به راهي که از بهشت اميد         نسيم رحمت پروردگار مي گذرد

به شوق زنده شدن، عاشقانه مي ميرم        دو باره زيستنم زين قرار مي گذرد

همان حکايت خضر است و چشمه ظلمات        شبي که از بَرِ شب زنده دار مي گذرد

شبت هميشه شب قدر باد و، روزت خوش       که با تو روز من و روزگار مي گذرد

 

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: معشوقه دلها، مولای زمان ها, شهر هزار مسجد لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

مجاهدان سپیدان

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • معشوقه دلها، مولای زمان ها
  • شهر هزار مسجد

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس